زرد آمد و سبز جلوه گر را درصحنه ی گیتی از میان برد
کز فرط غرور و خودپسندی دل در کف عقل خویش نسپرد
بادی ز غضب به چهره زرد از سوی قضا بدین خطا خورد
او هم ز فراز شاخه ی خویش افتاد و بروی خاکها مرد
آنگه کفن سفید برفی عالم همه را درون خود برد
زین دور غمین چرخ گردون « آبی» دلش از مصیبت آزرد
با ناله زهر کسی مدد جست او ناله ی وی به هیچ نشمرد
زین بی محلی ی خلق دنیا خاموش شد و به کنجی افسرد
درود بر رییس جمهور شجاع و بلند پرواز تاریخ ایران که با صداقت و شجاعتی غیر قابل وصف در عرصه های مختلف بین المللی نه تنها باعث افتخار ملت ایران بلکه باعث افتخار همه ی مردم آزاده جهان از هر نژاد و ملّت و مذهبی شده است .
درود بر قهرمانی که با زنده کردن خط امام و انقلاب بعد از رکودی چندساله ، در زیر لوای رهبری فرزانه ، مجاهدی نستوه و مقاومی چون کوه با بلند کردن پرچم پر افتخار ایران اسلامی برفراز قله های اوج پروازهای بلند همتانه و نامحدود خویش چشم جهانیان را خیره ی صداقت ، شهامت و صراحت کلام پردوام خویش نموده است و با تشنجی که بر اعضای دشمن جنایتکار صهیونیستی مستولی نموده است امکان هرتصمیمی را از او گرفته است تا جایی که عقلش را متزلزل و اعصابش را متشنج و حرکاتش را ابلهانه نموده است .
احمدی نژاد این مرد پر سودا و بی ادعا که سودایی جز برافراشتن پرچم عدالت ، آزادی و یکرنگی و کرامت انسانی در تمام جهان را در سر ندارد و حاضر است از تمام وجوش در راه تحقق اهدافش مایه بگذارد الحق که به شایستگی ریاست جنبش عدم تعهد را پذیرفت و ریاستش مورد استقبال تمام خیر اندیشان صادق قرار گرفت تا کور شود چشم آنانی که وی را در شأن آن نمی داستند و در گوشه و کنار جهان مگس وار با صدای و زوز گوش خراششان جزبر سردرد مردم و بی اعتباری ی خویش چیزی نیفزودند .
اینجانب علارغم اینکه در سیاست خارجی به سیاست ترکیه ای و عربستانی و ناسیونالیستی و بعضی مسایل داخلی ی رییس جمهور محترم اشکالاتی به نظر خودم وارد می دانم و قبلاً در همین وبلاگ بیان نموده ام ، ولی این باعث نمی شود .که شجاعت ، صداقت ،سخت کوشی ،تواضع ،ساده زیستی ، بی ادعایی ، صراحت و مردمی و پای بند به شعارهای مذهبی بودنش را مثل بعضی افراد تنگ نظر نادیده بگیرم و به هر بهانه ای باعث تخریب شخصیت والای ایشان شوم .
خداوند همه ی خدمتگزاران صدیق جامعه ی بشریت را سالم و موفق بدارد و عاقبت بخیر نماید.
با عرض تبریک سالگرد میلاد مبارک امام هشتم علیه السلام
این تصنیف تقدیم می گردد
چه جلوه گر شد ، جمال ایزد ، ز نور روی ، امام هشتم
چه شد معطر ، تمام عالم ، ز لطف بوی ، امام هشتم
زبس که والا ،بود مقامش ،به نزد ایزد ، ملایک از شوق
ز آسمانها ،روانه گشتند ، دوان به سوی ،امام هشتم
دگر میی را ،ز هیچ ساقی ،به هیچ بزمی ،نمی پذیرد
کسی که نوشد ، به لطف ایزد ،می از سبوی ، امام هشتم
چنان به مهر و ،محبت و لطف ، قرین بود او ،وجود پاکش
که خلق عالم ، به حیرتستند ،ز خلق و خوی ،امام هشتم
دگر به کویی ، نگیرد انسی ، وطن بود یا ،دیار یاری
کسی که دارد ،به سر هوای ،صفای کوی ، امام هشتم
کسی که حالی ، گرفته باشد ، ز وصف یاری ،به این خصایص
ز بی قراری ، بود به منگی ، به جستجوی ، امام هشتم
کسی که دارد ،نصیب عقل و ، مقام عرف و ، مرام منصف
کجا نماید ،عوض جهان را ، به تار موی ،امام هشتم
بگو به مدحش ،همیشه «آبی»، که باشد اجرش ، به نزد ایزد
کسی که باشد ، به صدق و صافی ، مدیحه گوی ،امام هتتم
با عرض تبریک سالگرد میلاد خجسته امام هشتم
علیه السلام این تصنیف تقدیم می گردد.
چه زببا شد زمین ،چه جالب شد جهان
چه به به دلنشین ، شد آهنگ زمان
چه شوری شد بپا ، درون سینه ها
که دلها شد زشوق ، بشدت شادمان
غما بیرون شو از ، درون جان ما
که آمد در جهان ،امامی مهربان
به کاظم هدیه داد ، خدا فرزانه ای
که در توصیف ،او بود قاصر زبان
رضا نامش شد و ، فلک شد رام او
که از لطف خداست ، نشانی جاودان
چو آمد هشتمین ، امام شیعیان
ز لطفش شد جهان ، سرایی دلستان
در او قرآن نمود ، تجسّم در عمل
در او شد جلوه گر ، خدای لامکان
در این عید سعید ، وزین فرخندگی
بهار آمد پدید ، به هنگام خزان
نه تنها در زبان ، نگنجد وصف او
که عقل از درک اوست ،بشدّت ناتوان
کسی کِی می شود ، زجودش ناامید
که آهو را گرفت ، به لطفش در امان
مکش «آبی» تو دست ، ز دامانش دمی
کزاو درمان شود ، دل وجسم و روان
احمد ابراهیمزاده مشهدی تخلص (آبی (آسمانی) ) ابراهیم زاده ی مشهدی تخلص (آبی (آسمانی)) شاعر ، نویسنده و خواننده و دارای شمّ سیاسی و ذوق فنی و هنری و تحقیقاتی در موارد مختلف و متنوع و دارای مدرک فوق دیبلم مخابرات و کارشناس حقوق(کام من تلخ از همه تلخینه هاست) درد من درد تمام سینه هاست) (این دل تنگ بخون آغشته ام ) زخمی ی تیغ تمام کینه هاست) (اشک من هم در نمود دردها) (بر رخم زنجیری از آیینه هاست) |