با عرض تبریک سالگرد میلاد مبارک امام هشتم علیه السلام
این تصنیف تقدیم می گردد
چه جلوه گر شد ، جمال ایزد ، ز نور روی ، امام هشتم
چه شد معطر ، تمام عالم ، ز لطف بوی ، امام هشتم
زبس که والا ،بود مقامش ،به نزد ایزد ، ملایک از شوق
ز آسمانها ،روانه گشتند ، دوان به سوی ،امام هشتم
دگر میی را ،ز هیچ ساقی ،به هیچ بزمی ،نمی پذیرد
کسی که نوشد ، به لطف ایزد ،می از سبوی ، امام هشتم
چنان به مهر و ،محبت و لطف ، قرین بود او ،وجود پاکش
که خلق عالم ، به حیرتستند ،ز خلق و خوی ،امام هشتم
دگر به کویی ، نگیرد انسی ، وطن بود یا ،دیار یاری
کسی که دارد ،به سر هوای ،صفای کوی ، امام هشتم
کسی که حالی ، گرفته باشد ، ز وصف یاری ،به این خصایص
ز بی قراری ، بود به منگی ، به جستجوی ، امام هشتم
کسی که دارد ،نصیب عقل و ، مقام عرف و ، مرام منصف
کجا نماید ،عوض جهان را ، به تار موی ،امام هشتم
بگو به مدحش ،همیشه «آبی»، که باشد اجرش ، به نزد ایزد
کسی که باشد ، به صدق و صافی ، مدیحه گوی ،امام هتتم
احمد ابراهیمزاده مشهدی تخلص (آبی (آسمانی) ) ابراهیم زاده ی مشهدی تخلص (آبی (آسمانی)) شاعر ، نویسنده و خواننده و دارای شمّ سیاسی و ذوق فنی و هنری و تحقیقاتی در موارد مختلف و متنوع و دارای مدرک فوق دیبلم مخابرات و کارشناس حقوق(کام من تلخ از همه تلخینه هاست) درد من درد تمام سینه هاست) (این دل تنگ بخون آغشته ام ) زخمی ی تیغ تمام کینه هاست) (اشک من هم در نمود دردها) (بر رخم زنجیری از آیینه هاست) |