با عرض تبریک سالگرد میلاد خجسته امام هشتم
علیه السلام این تصنیف تقدیم می گردد.
چه زببا شد زمین ،چه جالب شد جهان
چه به به دلنشین ، شد آهنگ زمان
چه شوری شد بپا ، درون سینه ها
که دلها شد زشوق ، بشدت شادمان
غما بیرون شو از ، درون جان ما
که آمد در جهان ،امامی مهربان
به کاظم هدیه داد ، خدا فرزانه ای
که در توصیف ،او بود قاصر زبان
رضا نامش شد و ، فلک شد رام او
که از لطف خداست ، نشانی جاودان
چو آمد هشتمین ، امام شیعیان
ز لطفش شد جهان ، سرایی دلستان
در او قرآن نمود ، تجسّم در عمل
در او شد جلوه گر ، خدای لامکان
در این عید سعید ، وزین فرخندگی
بهار آمد پدید ، به هنگام خزان
نه تنها در زبان ، نگنجد وصف او
که عقل از درک اوست ،بشدّت ناتوان
کسی کِی می شود ، زجودش ناامید
که آهو را گرفت ، به لطفش در امان
مکش «آبی» تو دست ، ز دامانش دمی
کزاو درمان شود ، دل وجسم و روان
احمد ابراهیمزاده مشهدی تخلص (آبی (آسمانی) ) ابراهیم زاده ی مشهدی تخلص (آبی (آسمانی)) شاعر ، نویسنده و خواننده و دارای شمّ سیاسی و ذوق فنی و هنری و تحقیقاتی در موارد مختلف و متنوع و دارای مدرک فوق دیبلم مخابرات و کارشناس حقوق(کام من تلخ از همه تلخینه هاست) درد من درد تمام سینه هاست) (این دل تنگ بخون آغشته ام ) زخمی ی تیغ تمام کینه هاست) (اشک من هم در نمود دردها) (بر رخم زنجیری از آیینه هاست) |