تصنیف درسوگ شهادت امام صادق (ع)
ضمن عرض تسلیت سالگرد شهادت جانگداز امام ششم شیعیان و راهنمای
علمی و مذهبی خوبان جهان تقدیم می گردد.
حضرت جعفر صادق علیه السلام
دلا بشو خون ، که غم شد افزون ،که نور قلب و، سرور جان رفت
که نور مطلق ، ولیّ برحق ،امام صادق هم از جهان رفت
جهان بهم ریز، زمین تو هم نیز ، شو آتش افشان ، چو قلب سوزان
که آتش غم ، بجـان آدم ، فتاد و دودش ، به آسمـان رفت
زآه وسوزی ، که در دلش بود ، زسمّ مهلک ، که قاتلش بود
زبس که یکسر ،قدم زد وپر، بسوی جنّت ، چه پرزنان رفت
فروغ علمش ، چراغ جان بود ، و کوه حلمش ، زحق نشان بود
زحق نشان بود ، که شاد وخوشنود ،به جانب وی ،سبک روان رفت
همه کلامش ، کلام حق بود ، همه قیامش ، قیام حق بود
که با دلی شاد ، واز غم آزاد ، بسوی فردو،س جاودان رفت
روایت دین ، چه جاری از اوست ،عنایت علم ، چه ساری از اوست
به علم و حلمش،بحق توان کرد ، نه فردی از خلق ، که کهکشان رفت
نه کهکشان بود ، که آسمان بود ، و آسمانی ، که بی کران بود
زلا مکانی ، چه خوش نشانی ، بسوی خلّا،ق لامکان رفت
چه نازنین بود ، چه بی قرین بود ، که نور علم و ، چراغ دین بود
چه داغمان کرد ، ز ماتم و درد ، که آن امام ، خدا نشان رفت
چه زجرها دید ، ز دشمن خویش ، وداشت در فکر ، همیشه تشویش
ازین جهت داد ، تقیّه را یاد ، که بس ستمها ، به شیعیان رفت
زبس که« آبی» ، زداغ وی سوخت ، چراغ طبعش ، چنان بر افروخت
که هر چه طاقت ، به جان وی بود ، بگشت نابود ، و از میان رفت
احمد ابراهیم زاده مشهدی (آبی)
احمد ابراهیمزاده مشهدی تخلص (آبی (آسمانی) ) ابراهیم زاده ی مشهدی تخلص (آبی (آسمانی)) شاعر ، نویسنده و خواننده و دارای شمّ سیاسی و ذوق فنی و هنری و تحقیقاتی در موارد مختلف و متنوع و دارای مدرک فوق دیبلم مخابرات و کارشناس حقوق(کام من تلخ از همه تلخینه هاست) درد من درد تمام سینه هاست) (این دل تنگ بخون آغشته ام ) زخمی ی تیغ تمام کینه هاست) (اشک من هم در نمود دردها) (بر رخم زنجیری از آیینه هاست) |