1- بی اعتباری ی حال
ای که گویی حال را خوشحال باش
گویمت ساکت بمان و لال باش
حال باشد لحظه ای با طول صفر
کی خورند افراد عاقل گول صفر
صفر یعنی هیچ آری هیچ هیچ
پس به گرد هیچ ای عاقل مپیچ
2- زندگی بی فرهنگ
گر نباشد به زندگی فرهنگ
نیست آن زندگی مگر درننگ
آنکه باشد به زندگی درننگ
سفت گیرد ز هرچه چون خرچنگ
آنکه چسبد به هرچه چون خرچنگ
دور باشد زحق دوصد فرسنگ
3- دود سیگار
مکش سیگار زیرا دود دارد
ضرر دارد نه اینکه سود دارد
بود دودش ز جنس پولت و نیز
به جانت حمله ای مشهود دارد
و این عفریت بهر هر اسیری
سرانجامی ملال آلود دارد
4- خواب آبی
تا کی به دامن دل ،اینگونه خواب آبی
تا کی به عشق دنیا ، مست و خرابی آبی
تا کی برای سودی ، بیهوده از ره نفس
در کوچه های غفلت ، در پیچ و تاب آبی
برخیز و با پیامی ، پر شور از حقیقت
در خویش و خلق عالم ، کن انقلابی آبی
5- پرهیز از سیگار
من نمی دانم چه در سیگار هست
کاین همه سیگار کش بسیار هست
گرچه سیگاری ازان بیند ضرر
دود آن هم نیز خلق آزار هست
پس ازان پرهیز باید کرد ،چون
ضدّ جان و مال و کسب و کار هست
احمد ابراهیمزاده مشهدی تخلص (آبی (آسمانی) ) ابراهیم زاده ی مشهدی تخلص (آبی (آسمانی)) شاعر ، نویسنده و خواننده و دارای شمّ سیاسی و ذوق فنی و هنری و تحقیقاتی در موارد مختلف و متنوع و دارای مدرک فوق دیبلم مخابرات و کارشناس حقوق(کام من تلخ از همه تلخینه هاست) درد من درد تمام سینه هاست) (این دل تنگ بخون آغشته ام ) زخمی ی تیغ تمام کینه هاست) (اشک من هم در نمود دردها) (بر رخم زنجیری از آیینه هاست) |