حساب عقل دور اندیش
هر حسابی می کنم با عقل دور اندیش خویش
این جهان هرگز نمی ارزد به یک دیدار بیش
لحظه ی شادی و غم هر گونه باشد بگذرد
وای ما با آنچه داریم از پس دنیا به پیش
به به و هم قه قه و هم چه چهش طی می شود
پس چرا باید شدن تسلیم دنیا مثل میش
تا به خویش آیی به بینی عمر در آخر رسد
گر رود با زهد یا در پای مشروب و حشیش
گر تو را مال و مقام و شهرتی ی و قدرتییست
پس مکن قلب کسی را از غرور خویش ریش
چون مسلمانی و باشی شیعه آل رسول
فخر کن « آبی» براین آیین و این فرخنده کیش
هم کمک کن بهر رفع مشکل افراد وهم
بر حذر باش از زدن با حرف برافراد نیش
احمد ابراهیمزاده مشهدی تخلص (آبی (آسمانی) ) ابراهیم زاده ی مشهدی تخلص (آبی (آسمانی)) شاعر ، نویسنده و خواننده و دارای شمّ سیاسی و ذوق فنی و هنری و تحقیقاتی در موارد مختلف و متنوع و دارای مدرک فوق دیبلم مخابرات و کارشناس حقوق(کام من تلخ از همه تلخینه هاست) درد من درد تمام سینه هاست) (این دل تنگ بخون آغشته ام ) زخمی ی تیغ تمام کینه هاست) (اشک من هم در نمود دردها) (بر رخم زنجیری از آیینه هاست) |