ای حسین
1-ای حسین ای بنده ی خاص خدا
ای حسین ای نور چشم مصطفی
پاره ی جان علی مرتضی
2-ای به راه دین نموده جان فدا
چون که در راه خدا در کربلا
سر جدا گشتی به شمشیر از قفا
3- نامت از این رو بشد خون خدا
یادت از این روی شد مشکل گشا
گشت خاکت نیز داروی شفا
4- بی کس و لب تشنه چون گشتی شهید
اشک خون باید برایت ریختن
هم به پیش دیده ها هم در خفا
5- لعن بر شمر و یزید و ابن سعد
هم عبیدا... و همچون حر مله
کاین چنین کردند در حقت جفا
6- هر که با قلبی گرفته از غمت
مثل «آبی» ریزد اشک ماتمت
می شود در هر دو عالم خود کفا
احمد ابراهیمزاده مشهدی تخلص (آبی (آسمانی) ) ابراهیم زاده ی مشهدی تخلص (آبی (آسمانی)) شاعر ، نویسنده و خواننده و دارای شمّ سیاسی و ذوق فنی و هنری و تحقیقاتی در موارد مختلف و متنوع و دارای مدرک فوق دیبلم مخابرات و کارشناس حقوق(کام من تلخ از همه تلخینه هاست) درد من درد تمام سینه هاست) (این دل تنگ بخون آغشته ام ) زخمی ی تیغ تمام کینه هاست) (اشک من هم در نمود دردها) (بر رخم زنجیری از آیینه هاست) |