درپی ماه
من به دنبال ماه می گردم ،دوستان کو کدام سو رفته است
در شبی بس سیاه می گردم ،دوستان کو کدام سو رفته است
در پی ان نگار نور افشان ، با دلی پر ز حسرتی سوزان
با چراغ نگاه می گردم ، دوستان کو کدام سو رفته است
در شبی در دیار تنهایی ،مضطر روزگار تنهایی
با غم واشک وآه می گردم ،دوستان کو کدام سو رفته است
جستجو می کنم همه جاها ، شهرها کوهها و صحراها
راه وهم کوره راه می گردم ، دوستان کو کدام سو رفته است
نه فقط کو به کو به منزلها ، نه فقط سرزده به محفلها
مسجد وخانقاه می گردم ،دوستان کو کدام سو رفته است
بس که دیوانه رخ اویم ، نه فقط روزهاش می جویم
که زشب تا پگاه می گردم ، دوستان کو کدام سو رفته است
« آبی» دل غمین و رخ زردم ، از فراقش زبس که پردردم
دارم از غم تباه می گردم ، دوستان کو کدام سو رفته است
احمد ابراهیمزاده مشهدی تخلص (آبی (آسمانی) ) ابراهیم زاده ی مشهدی تخلص (آبی (آسمانی)) شاعر ، نویسنده و خواننده و دارای شمّ سیاسی و ذوق فنی و هنری و تحقیقاتی در موارد مختلف و متنوع و دارای مدرک فوق دیبلم مخابرات و کارشناس حقوق(کام من تلخ از همه تلخینه هاست) درد من درد تمام سینه هاست) (این دل تنگ بخون آغشته ام ) زخمی ی تیغ تمام کینه هاست) (اشک من هم در نمود دردها) (بر رخم زنجیری از آیینه هاست) |