بنام خدا
معاونت محترم دادگستری سلام علیکم
احتراماً اینجانب احمد ابراهیم زاده خواهان پرونده کلاسه 940156 مطرح در شعبه 24 حقوق مشهد در اعتراض به طرز رسیدگی و رفتار رییس دادگاه به عرض مبارک میرسانم که:
1-در یک مورد که قبلااز یکی از برگهای پرونده فتوکپی خواسته بودم .خودداری کرد و گفت چون شما وکیل دارید فقط باید وکیلتان آن را بخواهد ومن هم با آنکه می دانستم حرفی غیر قانونی می زند هرچند به علت دوری راه چند ساعت وقتم گرفته شده بود اصرار نکردم و به وکیلم مراجعه کردم
2- تا کنون با دو مورد استعلام اشتباه به اداره ثبت موجب اطاله دادرسی و هزینه اضافی و گرفتن وقت دادگاه شده است.
که نقض یک مورد آن به وسیله دادگاه تجدیدنظر اعلام شده است و مورد دیگر را قبل از اینکه به اداره ثبت بفرستد وکیلم متوجه شده و باعث اصلاحش گردیده است.
3- بدون دلیل پرونده را حدود دو ماه بلاتکلیف گذاشته و از رأی دادن خودداری می کند.
4- ساعت حدود 9.30 صبح پنچشنبه مورخه31/9/1395 که با هماهنگی وکیلم جهت گرفتن فتوکپی ازاولین جلسه دادرسی و رأی دادگاه تجدید نظر مراجعه کردم و با سلامی صمیمانه و احترامی خاص پس از اتمام جلسه اش وارد دادگاه شدم او بدون اینکه اعتنا به سلامم کند متکبرانه دستورش را داد . که مسؤل مربوطه در دفتر دادگاه پرونده را طبق معمولی که به خواهانها و یا وکلایشان می دهند به خودم داد تا برگها را پیدا کنم . در حالی که دنبال برگها می گشتم ناگاه رییس دادگاه از اطاقش بیرون آمد و تا چشمش به پرونده افتاد با خشونت و توهین به صورت تحقیر آمیزی پرونده را از من گرفت و در حالی که کلماتی که نه تنها در خور شأن یک قاضی بلکه کارمند جزأ اداری هم نیست پرونده را روی میز رییس دفتر گذاشت و با عصبانیت از او خواست فقط از برگهای تاشده اش را به من فتوکپی بدهد و درحالی که می خواستم بگویم من خواهان پرونده هستم و کارخطایی نکردم با عصبانیت و کلماتی مثل ور نزن و ساکت باش و غیره حرف مرا قطع کرد و جلوی کارمندان دادگاه اشکم را درآورد و مرا در افسوس سلامی که درهنگام ورود به دادگاه محترمانه ،صمیمانه و خوش بینانه اداکرده بودم قرار داد.و او که هم سن فرزند من است متأسفانه و ناباورانه کردار و گفتاری را نسبت به اینجانب که پیرمردی 65 ساله و برادر شهید وکارشناس حقوق و شاعر و نویسنده مسایل اجتماعی هستم از خود نشان داد که یک کاسب کم سواد با فرهنگ فکر نمی کنم حاضر باشد نسبت به نوه ی خردسال لجبازش از خود نشان دهد.
لذا با توجه به مطالب فوق از آن مقام محترم تقاضای پی گیری ، رسیدگی و اقدام مقتضی جهت حفظ شأن مقدس قضاوت و صدور رأی منصفانه را دارم.
در ضمن با توجه به اینکه تجربه چندساله نشان داده چون خواندگان افراد سمج و متنفذی هستند و سعی دارند با هر وسیله و هرقیمت شده رأی دادگاه را به نفع خود مصادره کنند و طرز رسیدگی و رفتار قاضی در این مدت با عث یأس نسبت به انتظار صدور رأیی منصفانه شده است خواهشمنداست در صورت امکان دستور فرمایید پرونده جهت ادامه رسیدگی به شعبه دیگری ارجاع داده شود .
با تقدیم احترام احمد ابراهیم زاده
فتوکپی رأی داد گاه تجدید نظر ضمیمه است
احمد ابراهیمزاده مشهدی تخلص (آبی (آسمانی) ) ابراهیم زاده ی مشهدی تخلص (آبی (آسمانی)) شاعر ، نویسنده و خواننده و دارای شمّ سیاسی و ذوق فنی و هنری و تحقیقاتی در موارد مختلف و متنوع و دارای مدرک فوق دیبلم مخابرات و کارشناس حقوق(کام من تلخ از همه تلخینه هاست) درد من درد تمام سینه هاست) (این دل تنگ بخون آغشته ام ) زخمی ی تیغ تمام کینه هاست) (اشک من هم در نمود دردها) (بر رخم زنجیری از آیینه هاست) |