ای نمر باقر النمر ای شیخ ، تو شهید ره خدا گشتی
وز جنایتگری ی آل سعود ، از بلای جهان رها گشتی
به خدا و پیمبر و آلش ، سرفرازانه گشته ای ملحق
گرچه از خاندان و یارانت ، در میانسالی ات جداگشتی
مهر خود را به سینه ی شیعه ، با شجاعت چه جاودان کردی
لیک بر دودمان آل سعود ، باعث وحشت و فنا گشتی
گرچه خاموش گشت فریادت ، از بلندای بامهای خروش
با تمام وجود با مرگت ، نغمه ای در جهان رسا گشتی
مرحبا برتو و به هرکس هست ، هم مرام توی علی باور
که علی وار بی هراس از مرگ ، در ره عدل جانفدا گشتی
مرد بودی و ننگ و نکبت را ، کردی از خویش در دو عالم دور
چون به عشق حسین سبط نبی ، قهرمانانه مبتلا گشتی
گرچه آل سعود پست پلید ، متوسل شده است بر نیرنگ
تو ولی با شهادتی جانسوز ، بهر پیکار رهنما گشتی
«آبی» از روح سرفراز توشد ، مدح گوی تو ای بزرگ عرب
که تو با همت بلند خویش ، از شهیدان کربلا گ
احمد ابراهیمزاده مشهدی تخلص (آبی (آسمانی) ) ابراهیم زاده ی مشهدی تخلص (آبی (آسمانی)) شاعر ، نویسنده و خواننده و دارای شمّ سیاسی و ذوق فنی و هنری و تحقیقاتی در موارد مختلف و متنوع و دارای مدرک فوق دیبلم مخابرات و کارشناس حقوق(کام من تلخ از همه تلخینه هاست) درد من درد تمام سینه هاست) (این دل تنگ بخون آغشته ام ) زخمی ی تیغ تمام کینه هاست) (اشک من هم در نمود دردها) (بر رخم زنجیری از آیینه هاست) |