بیت المقدس
کردم هـوایت را هوس ، بیت المقدس ، بیت المقدس
تاگیرم از خاکت نفس ، بیت المقدس ،بیت المقدس
حیف توباشدکاین چننین آزرده باشی، ای نرگس ناز
در زیر پای خاروخس، بیت المقدس ، یبت المقدس
شایسته ی گرد رخت پروانه هایند ، در عشقبازی
نه پشه و مور و مگس، بیت المقدس، بیت المقدس
همچون که مهرت می کشد جان و دلم را، بهر نجاتت
خود باش بهرم دادرس ، بیت المقدس،بیت المقدس
چون مانده ای درچنگ اسرائیل غاصب،خواهم ازین رو
بر هانمت از این قفس ،بیت المقدس، بیت المقدس
ای خاک پاک مقدم پیغمبران ای ، قدسی مددکن
تاگیرمت از خصم پس ،بیت المقدس، بیت المقدس
مگذار دق مرگم کند این آرزوی ، دیدار رویت
دارد دلم مهرت ز بس ،بیت المقدس ،بیت المقدس
شایسته باشد تا مسلمانان بحالت ، از اشک دیده
سازند رودی چون ارس، بیت المقدس، بیت المقدس
خود هم علیه دشمنت اقدام بنما ، همچون که بنمود
ازبهر آمریکا طبس، بیت المقدس، بیت المقدس
طوفان کن و طوفنده شوکز دشمنانت، درهیچ جایی
باقی نماند هیچکس، بیت المقدس، بیت المقدس
این آرزوی قلبی «آبی» بود تا ، آید به سویت
گیرد در آغوشت سپس، بیت المقدس، بیت المقدس
خدا خدا خدای من ، امید من صفای من
تویی تویی برای من ، به هر زمان و هرکجا
حبیب با وفا خدا ، خدا خدا خدا خدا
بجز تونیست خالقی ، تو خالقی و رازقی
وهم طبیب وحاذقی ،که قلب ریش بنده را
نمایی از کرم دوا ، خدا خدا خدا خدا
تو هستی و یگانه ای ، عزیز و جاودانه ای
که هرکه با بهانه ای ، جز این نماید ادعا
کند به تو جفا خدا ، خدا خدا خدا خدا
بجز تو برکه رو کنم ؟ نظر کدام سو کنم ؟
زکه چه آرزو کنم ؟ که کلّ حاجت مرا
چو تو کند روا خدا ، خدا خدا خدا خدا
خدای مهربان من ، سرور قلب و جان من
بده رهی بده نشان من ، که تا شوم به تو فنا
زخود شوم رها خدا ، خدا خدا خدا خدا
تویی تویی نعیم من ، تویی تویی کریم من
تویی تویی رحیم من ، که آشکار و در فنا
تو را کنم صدا خدا ، خدا خدا خدا خدا
تو را به اسم اعظمت ، به انبیاأ اکرمت
به بندگان محرمت ، به اوصیا و اولیا
که رحمتم نما خدا ، خدا خدا خدا خدا
بده نگاه روشنم ، نجات ده ز من منم
که خود به گوری افکنم ، زخویشتن شوم رها
به تو شوم فنا خدا ، خدا خدا خداخدا
تو نور جان «آبی یی » ، سرور جان« آبی یی»
تو شور جان« آبی یی» ، که با حزین ترین نوا
چنین کند خدا خدا ، خدا خدا خدا خدا
احمد ابراهیم زاده مشهدی (آبی)
التماس دعا
با عرض تسلیت سالگرد شهادت امام المتقین ، امیرالمؤمنین
علی علیه اسلام تقدیم می گردد.
امشب علی سوی خدا خوش می شتابد
وز شادی دیدار حق یکدم نخوابد
ای روزگار امشب بدان قدر علی را
چون نور او فردا دگر بر مانتابد
قدرش ندانستند خلق و رفت از دست
مردی که مثل او دگر دنیا نیابد
التماس دعا
شب قدر است و باید تا سحر بنشست و زاری کرد
ز سوز دل بخاک افتاد و یکسر بی قراری کرد
شب قدر است باید رو به در گاه خدا آورد
و غیر از او دل خود را ز هر چیزی فراری کرد
نسیم رحمت امشب از سوی عرش خدا باشد
که بهر خلق دنیا از فراز لطف جاری کرد
ز غفلتها که کردیم و خطا هایی که پوشاندیم
به درگاه خدا باید به شدت شرمساری کرد
علی قدر شب قدر خدا را وه چه خوش دانست
که از شب تا سحر بهر خدا آیینه داری کرد
چه مشتاقانه سوی مسجد امشب می رود مولا
تو گویی راز امشب در درونش پا فشاری کرد
خدا را «آبی» امشب برعلی سوگند باید داد
که او راه خدا را در تمام عمر یاری کرد
به مناسبت نزدیک شدن به سالگرد تولد امام حسن مجتبی علیه اسلام
تقدیم می گردد.که اگر درست اجرا شود شور و حالی به وجود می آورد
بُوََد بعد پیمبر ،علی حجّت اول ، حسن حجت ثانی
که از سوی خداوند ، به سرتاسر اسلام ، کند فیض رسانی
حسن سبط پیمبر، و فرزند علی بود ، و نور دل زهرا
که هم مثل پدر بود ، به گفتار و به کردار ، خدایی و جهانی
حسن نور امیدی ، ز درگاه خدا بود ، به کاشانه ی زهرا
کز الطاف خداوند ، وز اخلاق پیمبر، اثر بود و نشانی
حسن جلوه ی حق بود ، که در نیمه ِی ماه ،خدا شد متولّد
که از جلوه ی رویش ، زمین و همه آفاق ، بشد نور فشانی
حسن مظهر جود و ، حسن سایه ی لطف و ، حسن عین وفا بود
که خوان کرمش بود ، برای همه ی شهر ، همیشه همگانی
حسن مثل علی بود ، ز تحریف حقیقت ، بسی پر غم و پر درد
خدا شاهد او بود ، که باشد بسی آگاه ، زاسرار نهانی
چه خونی به جگر داشت ، همه عمر ز اوباش ، و از مردم عیاش
هم از دشمن مکّار ، هم از شیعه ی بد عهد ، هم از یار زبانی
ز صبری که حسن داشت ، همه عمر گرانبار ، به توهین و به تهمت
شود حضرت ایّوب ،به یک روز تحمّل ،قدش قوس و کمانی
کسی کاو ز ارادت ، به هر مشکل و دردی ، برد دست به سویش
دگر در دو جهانش ، زهر دردی و رنجی ، نباشد نگرانی
ز شوقی که به« آبی» ، ز میلاد حسن داد ، به لطف و کرمش دست
سر از پای چو نشناخت ، به توصیف مقامش ، چنین شد هیجانی
احمد ابراهیم زاده ی مشهدی (آبی)
احمد ابراهیمزاده مشهدی تخلص (آبی (آسمانی) ) ابراهیم زاده ی مشهدی تخلص (آبی (آسمانی)) شاعر ، نویسنده و خواننده و دارای شمّ سیاسی و ذوق فنی و هنری و تحقیقاتی در موارد مختلف و متنوع و دارای مدرک فوق دیبلم مخابرات و کارشناس حقوق(کام من تلخ از همه تلخینه هاست) درد من درد تمام سینه هاست) (این دل تنگ بخون آغشته ام ) زخمی ی تیغ تمام کینه هاست) (اشک من هم در نمود دردها) (بر رخم زنجیری از آیینه هاست) |